به دلیل پیچیدگی دستگاه های پیس میکر، استفاده وسیع، تعداد زیاد و اسامی ختلف آن ها در سال 1980 یک روش طبقه بندی واحد را به صورت کدگذاری بر اساس عملکرد دستگاه های پیس میکر پیشنهاد شد. هدف از ارائه بین روش کدگذاری، فراهم نمودن یک روش ایمن و ایجاد زبان مشترک برای بیان عملکرد دستگاه های پیس میکر بوده است.به این روش کدگذاری، کدگذاری NAPSE-BPEG می گویند. زیرا به وسیله انجمن ضربان سازی و الکتروفیزیولوژی آمریکای شمالی و گروه ضربان سازی و الکتروفیزیولوژی بریتانیا تصویب شده است. کد کامل شامل پنج حرف است و در سال 2002 تجدید نظر شده است.
حذف اول کد: معرف حفره ای است که الکترود محرک پیس میکر در آن حفره قرار می گیرد و برون ده انرژی الکتریکی (ایمپالس الکتریکی) در آنجا تخلیه می شود. حرف اول کد ممکن است شامل وارد ذیل باشد:
A (Atrium): الکترود محرک پیس میکر در دهلیز قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به دهلیز می فرستد. در بیماران با بلوک یا ایست سینوسی استفاده می شود.
V (Ventricular): الکترود محرک پیس میکر در بطن قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به بطن می فرستد.
D (Dual): الکترود محرک پیس میکر در دهلیز و بطن قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به هر دو حفره دهلیز و بطن می فرستد.
O (None): هیچکدام از عملکرد موارد بالا را ندارد.
حذف اول کد: معرف حفره ای است که الکترود محرک پیس میکر در آن حفره قرار می گیرد و برون ده انرژی الکتریکی (ایمپالس الکتریکی) در آنجا تخلیه می شود. حرف اول کد ممکن است شامل وارد ذیل باشد:
A (Atrium): الکترود محرک پیس میکر در دهلیز قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به دهلیز می فرستد. در بیماران با بلوک یا ایست سینوسی استفاده می شود.
V (Ventricular): الکترود محرک پیس میکر در بطن قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به بطن می فرستد.
D (Dual): الکترود محرک پیس میکر در دهلیز و بطن قرار دارد و ایمپالس الکتریکی را به هر دو حفره دهلیز و بطن می فرستد.
O (None): هیچکدام از عملکرد موارد بالا را ندارد.
حرف دوم کد: معرف حفره ای است که الکترود حسی پیس میکر (sense) در آن قرار می گیرد و فعالیت قلب را در آن حفره مشخص احساس می کند. حرف دوم کد ممکن است شامل موارد ذیل باشد:
A (Atrum): الکترود حسی پیس میکر در دهلیز قرار دارد و فعالیت بطن را احساس می کند.
V (Ventricular): الکترود حسی پیس میکر در بطن قرار دارد و فعالیت بطن را احساس می کند.
D (Dual): الکترود حسی پیس میکر در هر دو حفره دهلیز و بطن قرار دارد و فهالیت این دو حفره را احساس می کند.
O (None)» فاقد عملکرد حسی است.
حرف سوم کد: نشان دهنده کیفیت پاسخ پیس میکر به فعالیت الکتریکی حس شده در حفرات قلب است. حرف سوم کد ممکن است شامل موارد ذیل باشد:
I (Inhibited) یا مهار شده: بر اساس کیفیت تقاضا است. با توجهه به تعداد ضربان و ریتم قلبی بیمار ایمپالس را صادر می کند. زمانی که ایمپالس الکتریکی ضربان خود قلب حس شد، دستگاه پیس میکر ایمپالس الکتریکی نمی فرستد.
T (Tiggered) یا تحریک شده: بر اساس کیفیت تقاضا است. اما دستگاه پیس میکر بدون توجه به ریتم قلبی بیمار، ایمپالس تحریکی را می فرستد.
D (Dual) یا پاسخ دوگانه: در صورت فعالیت خود به خودی دهلیز و بطن، پیس میکر به این دو حفره ایمپالس نمی فرستد. اما اگر فعالیت خود به خودی دهلیزی وجود داشته باشد، دستگاه پیس میکر فقط به بطن ایمپالس می فرستد.
O (None): دستگاه پیس میکر در برابر ایمپالس الکتریکی حس شده، واکنشی نشان نمی دهد.
حرف چهارم کد: نشان دهنده توانایی دستگاه پیس میکر در برنامه سازی برای تنظیم تعداد ضربان قلب، برون ده قلب، هر دو یا چندین برنامه دیگر است. حرف چهارم کد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
P (Simple Prorammability): دارای توانایی برنامه سازی پیچیده برای چند مورد بطور همزمان است.
C (Communicating): دارای توانایی برقراری ارتباط یا تله متری است. بدین صورت که اطلاعات مربوط به پیس میکر با کمک یک وسیله ای که روی قفسه سینه بیمار قرار می گیرد، قابل دسترس است.
R (Rate Modulation): دارای توانایی در صدور ایمپالس مطابق با نیاز فیزولوژیک بدن است. بدین صورت که قادر است تعداد ضربان قلب را در هر لحظه با توجه به فعالیت جسمی، درجه حرارت بدن، تغییرات اسید و باز، تعداد و عمق تنفس و میزان اشباع هموگلبین از اکسیژن تنظیم کند.
O (None): هیچ کدام از عملکرد موارد بالا را ندارد.
حرف پنجم کد: نشان دهنده توانایی ضد تاکیکاردی و شوک الکتریکی دستگاه پیس میکر است.
P (Pacing Antitachydysrhythmia): دارای توانایی ضربان سازی غالب بر علیه تاکی آریتیم ها است. این توانایی بیشتر برای مهار تاکی آریتمی های دهلیزی و تاکیکاردی بطنی که با مکانیسم ورود مجدد ایجاد می شوند، کاربرد دارد. در این روش پیس میکر با ضربان سازی غالب صدور ایمپالس های با تعداد زیاد نقش رهبری با پیس میکری قلب را بطور موقت بر عهده می گیرد. بدین ترتیب سبب قطع چرخه ورود مجدد و در نتیجه توقف تاکی آریتمی می گردد.
S (Shock): دارای توانایی دادن شوک الکتریکی می باشد. بدین ترتیب که پس از تشخیص دادن فیبریلاسیون بطنی، بطور خودکار شوک الکتریکی برای رفع فیبریلاسیون بطنی به قلب می دهد.
D (Dual): دارای توانایی ضربان سازی غالب علیهتاکی آریتمی ها و دادن شوک الکتری است.
O (None): هیچ کدام از عملکرد موارد بالا را ندارد.
در غالب موارد از سه حرف اول کد استفاده می شود. حرف چهارم و پنجم کد ممکن است در پیس میکرهای دائم استفاده شوند.
بدین ترتیب پیس میکر VOO دارای کیفیت Fix Rate است. این پیس میکر ممکن است با عملکرد قلب تداخل کرده، امواج خود را روی موج T فرستاده و سبب بروز پدیده R on T و آریتمی های خطرناک بطنی شود.
انتخاب پیس میکر مناسب به وضعیت بالینی بیمار، نوع آریتمی و تعداد ضربان قلب بیمار بستگی دارد. پیس میکر نوع VVI از نظر فهمیدن و کنترل آن توسط افراد، ساده ترین نوع می باشد. این نوع پیس میکر هم بطن را پیس (تحریک) کرده و هم بطن را حس می کند. این پیس میکر به دهلیز ایمپالس نمی فرستد و سبب تحریک دهلیزها نمی شود. با این وجود غالباً می تواند برون ده قلبی کافی ایجاد کند. گاهی به علت کاهش پرشدگی بطن به علت عدم انقباض دهلیزها، کاهش BP و درد قفسه سینه ایجاد می شود.
پیس میکر DDD بهترین نوع دستگاه پیس میکر بوده که بیشترین برون ده قلبی را فراهم می کند. باعث انقباض دهلیز و بطن می شود. این نوع پیس میکر دو حفره ای، در صورت عدم حضور فعالیت قلبی، دهلیز و بطن را به ترتیب برنامه داده شده پیس می کند. اگر فعالیت خود به خودی دهلیز وجود نداشته باشد، دهلیز را پیس می کند. اگر فعالیت بطن وجود نداشته باشد، بطن را پیس می کند.
چون دهلیزها قبل از بطن ها منقبض می شوند،باعث بهبودی حجم ضربه می شود. از این رو به این نوع پیس میکر، پیس میکر فیزیولوژیک یا هماهنگ نیز می گویند. در بیماری های گره SA و گره AV (بلوک درجه دو و سه) استفاده می شوند. در افراد مبتلا به فلاتر و فیبریلاسیون دهلیزی از این نوع پیس میکر استفاده نمی شود. زیرا سبب پاسخ بطنی خیلی سریع و نامنظم می شود.